این کتاب روایتی واقعی از نبردی چندروزه در شمال استان حماه سوریه ست تمام شخصیت‌های داستان حقیقی هستند

روایت نزدیک ۱۳ - لیلا (فراز و فرود یک زندگی به روایت مجید عباسی)

(انرژی اتمی) روایت یحیی نیازی از حال و هوای انرژی اتمی (مقرّ لشکر ۱۷)، یکی از کمین های جزیره مجنون و

برای عراقی‌ها شرط گذاشتیم که اگر دوربین فیلم‌برداری نباشد، می‌رویم زیارت. قبول کردند. گفتند که دستور

لو رفتیم؟ شاید هنوز نه! -بچه‌ها! شما را به خدا صدا نکنید. شاید هنوز لو نرفته باشیم! آتش سنگین روی ما

تا ساحل فقط پنجاه متر مانده بود. نگهبان‌هایشان را می‌دیدم. گفتم: «چقدر سروصدا زیاد شده. برو ببین چه

بعد از مراسم هفت مجید،داخل خانه نشسته بودم که تلفن زنگ خورد. گوشی را برداشتم. خانمی خودش را معرفی کر

این کتاب، جلد دوازدهم از مجموعه «نیمه ی پنهان ماه» می باشد که به بیان زندگی نامه و خاطرات شهید حسن آ

«آبنیکی به روایت همسر شهید» به قلم مهدیه داوودی تالیف شده و شرحی است کوتاه از نزدگی شهید محمد آبنیکی

حسین که نبود، همه چیز زندگی با خودم بود. چه مریض می شد، خودم مریض می شدم، لازم می شد برای خانه چیزی

بچه های غواص با چشم‌های نمناک به حاج قاسم نگاه می‌کردند.این حالت، نمایشی بود از دل‌شکستگی غواص‌ها.

همه رفتند. کاسۀ آب خالی هنوز در دستش بود و به انتهای خیابانی که اتوبوس رزمندگان در آن پیچیده بود، نگ

از اتاق که آمدندبیرون، پدر و مادر هادی با سینی قرآن و ظرف آب منتظر بودند. نگرانی دوباره به مریم هجوم

دامنه‌ جنگ با تمام سختی‌هایش هر روز بیشتر وسعت می‌یافت.

این کتاب، روایت یک مادر است.

مردان جنگ بعد از جنگ به سه دسته تقسیم می شوند. آیادستۀ چهارمی هم وجود داشته است؛ دست های که نه به گذ

این صد خاطره روایت گوشه ای از زندگی فرماندهی است که تمام دنیایش را در کوله پشتی خود می ریخت و زیر س

ولادت: 1318 ، قم شهادت: 1379 ، در مسیر مشهد مسئولیت: نمایندۀ دورۀ چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی،

این اثر، روایت کوشش و مبارزه‌ی یکی از مبارزان عرصه پرتلاطم نیم قرن اخیر است که میدان‌ها و صحنه‌های گ

اگر دردی، معلولیت یا محرومیتی شما را از رسیدن به آرزوهایتان باز داشته، اگر همتتان بریده، خواندن این

قاسم حاج قاسم زندیگنامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانی‌نیا. روایت جوان‌ترین همراه حاج قاسم، تازه

جنگ همیشه زیر لایه‌های این خاک و آب جاری است. نبرد شکوهمند حق و باطل.اما دست روزگار برگ جدیدی از مظل

آبادان... تو بوی مجید را خوب می‌شناسی.. صدای قدم‌هایش برایت آشناست.. این جوان رعنا که امروز اسلحه

این کتاب روایت زندگی مردی است که با نگاه بانو زینب علیه السلام از کوره راه اعتیاد به بزرگراه جوانمرد

این کتاب روایتی زنانه از طلبه شهید عباس شیرازی « قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی و مسئول تبلیغات جبه

نفسش را در سینه حبس کرده بودطنین صدای وحشت انگیز پاشنه پوتین سربازها به کف زمین را هر لحظه به خود نز

.