روایت داستانی جانباز مدافع حرم سخی میرالله قلی
سخی با خاکهای ریخته شده روی زمین طرحی از چهره فاتح کشید. به جای قلمو و رنگ یا مداد طراحی، فقط خاک را برای نقاشی داشت و همین کافی بود. خطوط چهره شاداب فاتح، حالش را خوب میکرد. سالها قبل که صبحهای زود از خانهشان در خیرآباد بیرون میآمد تا خودش را به کلاس نقاشی در داووودآباد برساند، حتی در خیالش هم نمیدید روزی را که در زیرزمینی تنگ و تاریک، انگشتانش قلم بشوند و خاک، رنگش....