زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم هادی طارمی
هادی ناگزیر به رفتن با سردار بود. طی آن سالها رفته رفته در وجود حاج قاسم ذوب و به جایی رسیده بود که جانش به جان او گره خورده و توان دورماندن از ایشان رانداشت. اگر میماند و روزگار بعد از جنایت امریکاییها در فرودگاه بغداد را درک میکرد. اگر بود و ابدان اربا اربا و ماشینهای درهم کوبیده شده را میدید و اگر زنده بود و میشنید عنوان شهید در کنار نام حاج قاسم سلیمانی نشسته است هر لحظه از اندوه قالب تهی میکرد و از غصه جان میسپرد.
.