زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانینیا
قاسم حاج قاسم زندیگنامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانینیا. روایت جوانترین همراه حاج قاسم، تازه دامادی که قبل از عروسیاش 13 دی 1398 آسمانی شد.
فضای دلانگیزی بود. چراغهای دریاچه از دور سوسومیزدند. چند تا قایق هم روی آب شناور بودند. نسیم ملایمی صورتشان را نوازش میکرد. زهراهمانطور که لقمههای کوچکی از ساندویچش را میخورد، گفت:«اون چراغهایی که از دور برق میزنه چقدر قشنگه.»
وحید به دور دستها نگاه کرد.
-آره خیلی فضای قشنگی درست کردند. به امید خدا نامزد کردیم یه بار با هم بیایم قایق سوار بشیم.
هر دو حس و حال عجیبی را تجربه میکردند. اولین بار نبود که دریاچه و قایق میدیدند،اما به نظرشان همه چیز خیلی رویایی و زیبا به نظر میرسید که تا به حال لنگهاش را ندیده بودند. حتی آن ساندویچ معمولی کتلت خانگی به نظرشان خوشمزهترین و بهترین غذایی بود که تا به حال خورده بودند. آن شب، کنار دریاچه شهدای خلیج فارس چیتگر،زیر آسمان مهتابی، زهرا و وحید عشق را تجربه کردند.