فروشگاه اینترنتی روایت فتح

محصولات مرتبط

راه سفید زندگینامه داستانی شهید محمد جعفر حسینی(ابو زینب) مدافع حرم لشکر فاطمیون از زبان همسر
فادیا روایت داستانی جانباز مدافع حرم سخی میرالله قلی
خوابهای ناتمام زندگینامه داستانی اطیاف زییدی همسر شهید محمد شیبانی
فصل رسیدن زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم هادی طارمی
آب برای ماهی‌هاست روایت داستانی عملیات قمحانه از زبان شهید مدافع حرم حسن عبدالله زاده
قاسم حاج قاسم زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانی‌نیا
حکایت زخم ها روایت زخم‌های چهار جانباز مدافع حرم؛ لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ایرانی
معجزه رتیان زندگینامه داستانی جانباز مدافع حرم عباس دهقانی
عباس توام بانو زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم عباسعلی علیزاده
بهار آخرین فصل (مستند روایی زندگی شهید مدافع حرم اسدالله ابراهیمی)
اسم تو مصطفاست (شهید مصطفی صدر زاده)
کمی بیشتر بمان (زندگینامۀ داستانی شهید مدافع حرم اکبر شهریاری)

دیگر آثار نویسنده

مدافعان حرم ۱۴ کد کالا 127

دلتنگ نباش (زندگی نامه داستانی روح الله قربانی)

نویسنده:
دسته بندی:
کلمات کلیدی: مدافعان حرم شهید روح االله قربانی دلتنگ نباش
قسمتی از کتاب

فکر مهران خیلی مشغول بود. نمی‌دانست کدام راه را انتخاب کند. می‌خواست با روح الله مشورت کند و نظرش را بپرسد. پاتوقشان شب‌ها بعد از ساعت خاموشی، در بالای ساختمان ممنوعه بود... -تو می‌گویی برویم یا بمانیم و درسمان را ادامه بدهیم؟ من فکرم مشغول است، نمی‌دانم کدوم را انتخاب کنم. روح الله نگاه نافذش را به مهران دوخت و گفت: «آره، باید زودتر وارد کار بشویم. معلوم نیست قضیۀ سوریه تا کی باشد، باید زود خودمان را برسانیم. الان که سوریه پیش آمده، وقت ماندن و درس خواندن نیست. باید برویم و برسوانیم خودمان را»... روح الله خیلی نگران بود. مدام به زینب می‌گفت: «دعا کن آنجایی که دوست دارم، بیفتم» شهادت رسول خیلی چیزها را برایش روشن کرده بود. از خدا می‌خواست آنچه برایش صلاح است و دوست دارد، نصیبش کند.