فروشگاه اینترنتی روایت فتح

محصولات مرتبط

نیمه پنهان ماه ۳۴ حسین انصاری به روایت همسر
نیمه پنهان ماه ۳۳ شهید شعبانعلی عفیفه به روایت همسر
نیمه پنهان ماه ۳۲ املاکی به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۳۱ داوودآبادی به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۳۰ شوشتری به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۹ قاضی میر سعید به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۸ ممقانی به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۷ صبوری به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۶ رستگار به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۵ آبنیکی به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۴ شفیعی به روایت همسر شهید
نیمه پنهان ماه ۲۳ رهبر به روایت همسر شهید

دیگر آثار نویسنده

نیمه پنهان ماه ۳۱ کد کالا 95

داوودآبادی به روایت همسر شهید

نا موجود
کلمات کلیدی: نیمه پنهان نیمه پنهان ماه شهید داوود آبادی داوود آبادی
قسمتی از کتاب

امروز نامه هایت را دادم آرزو برایم خواند. روزی هزار بار هم برایم بخواند، تکراری نمی شود. خندید گفت: «عمه، چه چیزهایی برای هم می نوشتید! مثل جوون های امروزی.» خواستم بگویم عاشق شدن و عاشقانه نوشتن که مخصوص جوان های امروزی نیست. نامه هایت که در خانه می آمدند، صبر نمی کردم. فوری چادرم را می انداختم روی سرم و می رفتم خانه اکرم خانم. چشم می دوختم به لب های عصمت و او آرام آرام نوشته هایت را برایم می خواند و من با هر کلمه اش لبریز از عشق می شدم و دلم پر می کشید سمت تو.