مجموعه کتاب های «آسمان» که بر اساس مصاحبه با همسران شهدای نیروی هوایی نوشته شده و شامل خاطراتی زیبا
کتاب دوم از مجموعه آسمان به خاطرات شهید تیمسار سرلشگر خلبان جواد فکوری که فرمانده نیروی هوایی و وزیر
از پشت سر حسابی نگاهش کرد. گوشی گذاشته بود. با برج مراقبت حرف می زد. خوشش می آمد وقتی کار می کرد نگا
هواپیمای جنگی با هواپیمای مسافربری فرق دارد. هواپیمای مسافربری قشنگ است.
روبه روی عکسش میایستم. انگار زمان هم بمن میایستد. هیچ نمیفهمم گذر ساعتها و ساعتها را.
شیرودی می گفت: - حمید آن قدر مهارت دارد که در حالت انحنای هلی کوپتر هم، هدف را با تیر بزند.
هجده سال پیش از نوشتن این کتاب، انگار زمین و آسمان دست به دست هم داده بودند تا سرنوشت مقطعی از جنگ ر
اکنون در این روزگار به ظاهر آرام، «غاده چمران» با لحنی شکسته، داستانی روایت می کند
«حمید باکری از آلمان آمده» این را امروز توی دانشگاه شنیده بود. پس چه طور تا به حال او را ندیده است؟
قصۀ زندگی بعضی از آدمها آن قدر پرماجراست که نمیتوانی تصمیم بگیری از کجا شروع کنی و به کجا برسی؟ از
مردان جنگ بعد از جنگ به سه دسته تقسیم می شوند. آیادستۀ چهارمی هم وجود داشته است؛ دست های که نه به گذ
ولادت: 1318 ، قم شهادت: 1379 ، در مسیر مشهد مسئولیت: نمایندۀ دورۀ چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی،
39کیلو تمام، خاطرات پسر روستایی نوجوانیست که زودتر از زمان مقرر، سربازِ جبههی جنگ شد و تنها یک سال
قاسم حاج قاسم زندیگنامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانینیا. روایت جوانترین همراه حاج قاسم، تازه
جنگ همیشه زیر لایههای این خاک و آب جاری است. نبرد شکوهمند حق و باطل.اما دست روزگار برگ جدیدی از مظل
نفسش را در سینه حبس کرده بودطنین صدای وحشت انگیز پاشنه پوتین سربازها به کف زمین را هر لحظه به خود نز
حاج سعید با موهای سپید و لباس مقدس سپاه برایم حکم یک فرمانده با تجربه را داشت او درکنار دانش آموزان