محصولات مرتبط

39 کیلو تمام زندگینامه داستانی آزاده جانباز محمدعلی کریمی
باران تشنه خاطرات آزاده جانباز احمد شیدا
تجمع ممنوع خاطرات آزاده جانباز (محمدعلی ملتجائی فرید
افرا زندگی داستانی آزاده مرحوم سید علی اکبر مصطفوی
دوره درهای بسته اسارت ۹ (به روایت اسیر شماره ی۱۰۳۲۱؛ ابوالقاسم عبیری)
دوره درهای بسته اسارت ۸ (به روایت رستم خرمدین)
دوره درهای بسته اسارت ۷ (به روایت سعید اسدی فر)
دوره درهای بسته اسارت ۶ (به روایت اسیر شماره ی۲۹۶۱؛ علی محمداحد طجری)
دوره درهای بسته اسارت ۵ ( به روایت اسیر شماره ی ۹۸۰؛ علی علیدوست قزوینی)
دوره درهای بسته اسارت ۱۱ (به روایت اسیر شماره ی ۳۰۷۹؛ غلام عباس محمد حسنی)
دوره درهای بسته اسارت ۱۰ (به روایت اسیر شماره ی ۸۶۱؛ لطف الله صالحی)

دیگر آثار نویسنده

39 کیلو تمام کد کالا 217

زندگینامه داستانی آزاده جانباز محمدعلی کریمی

کلمات کلیدی: اسارت آزادگان 39کیلو تمام سمیرا اکبری جانباز آزاده کتاب خوب روایت فتح انتشارات روایت فتح محمدعلی کریمی
قسمتی از کتاب

ابروهایم را بالا و پایین کردم تا از زیر پارچه‌ای که روی چشمانم بسته شده، اطرافم را ببینم اما بی‌فایده بود. یک لحظه توی دلم خالی شد. احساس کردم تنهای تنها هستم. زبانِ خشک شده‌ام سریع به حرکت درآمد:
- خسرو؟ تو هم اینجایی خسرو؟
به جای جواب، ضربه­‌های قنداقِ تفنگ روی سرم هوار شد. 
هیچ تصوری از آینده در ذهنم نقش نمی‌بست و برای سؤالاتی که مثل خوره به جانم افتاده بود، جوابی نداشتم. نمی‌دانستم ما را به کجا می‌برند و با ما چه خواهند کرد؛ فقط حدس می‌زدم که مجروحین را برای مداوا به بیمارستان انتقال خواهند داد و به احتمال زیاد من جزو آن‌ها نخواهم بود. حداقل اگر این تیرِ لعنتی به استخوانم رسیده بود، می‌شد امیدی داشت اما این زخم از نظر آن‌ها یک خراش کوچک به حساب می‌آمد. خراشی که پوتینِ پای راستم را پُر از خون کرده بود و سوزش آن لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت.