محصولات مرتبط

39 کیلو تمام زندگینامه داستانی آزاده جانباز محمدعلی کریمی
باران تشنه خاطرات آزاده جانباز احمد شیدا
تجمع ممنوع خاطرات آزاده جانباز (محمدعلی ملتجائی فرید
افرا زندگی داستانی آزاده مرحوم سید علی اکبر مصطفوی
دوره درهای بسته اسارت ۹ (به روایت اسیر شماره ی۱۰۳۲۱؛ ابوالقاسم عبیری)
دوره درهای بسته اسارت ۸ (به روایت رستم خرمدین)
دوره درهای بسته اسارت ۷ (به روایت سعید اسدی فر)
دوره درهای بسته اسارت ۶ (به روایت اسیر شماره ی۲۹۶۱؛ علی محمداحد طجری)
دوره درهای بسته اسارت ۵ ( به روایت اسیر شماره ی ۹۸۰؛ علی علیدوست قزوینی)
دوره درهای بسته اسارت ۱۱ (به روایت اسیر شماره ی ۳۰۷۹؛ غلام عباس محمد حسنی)
دوره درهای بسته اسارت ۱۰ (به روایت اسیر شماره ی ۸۶۱؛ لطف الله صالحی)
وزن :۱۹۰گرم
شابک :۹۷۸۶۰۰۵۱۸۲۷۴۳
نوبت چاپ :1
سال چاپ :1391
تعداد صفحات :184
قطع :پالتویی
وضعیت :انتشار یافته

دیگر آثار نویسنده

دوره درهای بسته اسارت ۷ کد کالا 21

(به روایت سعید اسدی فر)

کلمات کلیدی: اسارت درهای بسته دوره ی درهای بسته سعید اسدی فر
قسمتی از کتاب

امیدی برای زنده ماندن نداشتم. خدا می‌داند در آن لحظات چه حال و روزی داشتم. از مینی‌بوس پیاده‌ام کردند. دست‌ها و چشمانم را باز کردند. بی هیچ صحبتی من را به درختی بستند. یکی از آن‌ها جلو آمد، چشمانم را بست و گفت: «کمیتۀ مرکزی کومله حکم اعدام شما را صادر کرده و ما می‌خواهیم حکم را اجرا کنیم.» ضربان قلبم تند شد و لب‌هایم به لرزه افتادند؛ باوجوداین، توانستم شهادتین را بگویم. آیاتی از قرآن را تلاوت کردم. هیچ‌وقت این‌قدر خود را نزدیک به خداوند احساس نکرده بودم. صدای شلیکشان سکوت دل‌انگیز شب را شکست. نفسم به‌سختی بالا می‌آمد، می‌دیدم و می‌شنیدم، ولی چیزی را درک نمی‌کردم. کمی بعد به خودم آمدم؛ صدای خنده‌هایشان را می‌شنیدم.