محصولات مرتبط

بخور نخور خاطرات داستانی مدافعان بیت المال
لبخند ماه زندگینامه شهید مدافع حرم الیاس چگینی
چهل روز انتظار زندگینامه شهید مدافع حرم، محمد احمدی جوان
آوریل 3015 روایت داستانی اکبد عبدالله نژاد شهید امنیت از زبان همسر
بوی شیرین فرهاد زندگینامه داستانی شهید عبدالحمید حسینی
از چیزی نمی‌ترسیدم زندگی‌نامه خود نوشت
ناآرام خاطرات گردان تخریب به روایت مرتضی شادکام
هفت شاخ زندگینامه داستانی علی مزدور ( حکیمی راد)، شهید ناجا و فرزندش محمد، شهید منا
دل من هیچ به روایت طوبی پازوکی، همسر شهید
او مرگ را کشت شهید دکتر مجید شهریاری، دانشمند هسته‌ای به روایت دکتر بهجت قاسمی(همسر شهید)
ناگرا خاطرات خبرنگار جنگ «مجید جیران پور خامنه»
تو تمام نمی‌شوی خاطرات تیمسار اسدالله میر محمدی

دیگر آثار نویسنده

کعبه بوی بهشت می دهد کد کالا 174

(زندگی نامه داستانی شهید مرجان نازقلیچی)

کلمات کلیدی: کعبه  بوی بهشت زندگی نامه
قسمتی از کتاب

این بار نمی‌دانم چرا نسبت به دفعه‌های قبل خیالم راحت‌تر بود. با این حال، این‌بار هم خیلی بهش اصرار کردم و گفتم: «نرو مرجان. قبلاً دوبار رفتی، دیگه نرو. تو الان فرماندار شدی و موقعیت شغلیت ممکنه با مرخصی طولانی به خطر بیفته.» اما او گوشش به حرف کسی بدهکار نبود. در جوابم گفت: « نه، مکه برای من از فرمانداری مهم‌تره. وقتی می‌تونم برم مکه‌، نمی‌تونم ازش بگذرم.» پشت بندش هم گفت: «تو مکه نرفتی و نمی‌دونی من چی می‌گم... این‌دفعه می‌خوام همهٔ اعمال رو تمام و کمال انجام بدم. می‌خوام برم کوه احد. دیگه وقت خودم رو نمی‌خوام برای خرید تلف کنم.»