فروشگاه اینترنتی روایت فتح

محصولات مرتبط

بخور نخور خاطرات داستانی مدافعان بیت المال
لبخند ماه زندگینامه شهید مدافع حرم الیاس چگینی
چهل روز انتظار زندگینامه شهید مدافع حرم، محمد احمدی جوان
آوریل 3015 روایت داستانی اکبد عبدالله نژاد شهید امنیت از زبان همسر
بوی شیرین فرهاد زندگینامه داستانی شهید عبدالحمید حسینی
از چیزی نمی‌ترسیدم زندگی‌نامه خود نوشت
ناآرام خاطرات گردان تخریب به روایت مرتضی شادکام
هفت شاخ زندگینامه داستانی علی مزدور ( حکیمی راد)، شهید ناجا و فرزندش محمد، شهید منا
دل من هیچ به روایت طوبی پازوکی، همسر شهید
او مرگ را کشت شهید دکتر مجید شهریاری، دانشمند هسته‌ای به روایت دکتر بهجت قاسمی(همسر شهید)
ناگرا خاطرات خبرنگار جنگ «مجید جیران پور خامنه»
تو تمام نمی‌شوی خاطرات تیمسار اسدالله میر محمدی

دیگر آثار نویسنده

حنانه کد کالا 233

زندگی داستانی حنانه

کلمات کلیدی: حنانه زندگی جنگ مستد داستانی مادر داستان روایت فتح
قسمتی از کتاب

قاب عکس مادر را از روی دیوار برداشت. عکس را بوسید. برای قاب توری دوخته بود که وقتی مهمان نامحرم می‌آآید روی عکس را بپوشاند. توری را روی قاب کشید و گذاشت بین رخت‌ها. قاب عکس پدر را هم لای چند لباس پیچید و گذاشت ته ساک. از وقتی مادر مرده بود، نبود پدر را احساس می‌کرد. نبود کسی را که هیچ وقت در زندگیش نبود