دیگر آثار نویسنده
کاوه از آن روز که کودکی بود در کوران انقلاب تا روزی که پر کشید و رفت، یک سر دوید؛ از تلخ تا شیرین، از تند تا ملایم، از کودک تا مردی پخته، همه را دوید. کنار راه این همه آدم ایستاده بودند؛ آینهوار، کوچک، بزرگ، دور، نزدیک، کج، صاف، عکس کاوه در تکتک این آینهها افتاده است. هریک از این آدمها چیزی از او میگویند: خاطرهای، توصیفی، زندگینامهای، اما کاوه دویده است و رفته است. باید این تصویرها و این نقطهها را به هم وصل کرد و به آن نقطۀ پایان رساند؛ به آن نقطهای که آغاز بودنی دیگر است. درست مثل نقطهنقطۀ قطرههای سرخ که روی برف ردی گذاشتهاند و دنبال کردنشان آدم را به او میرساند؛ نقطههای سرخ و گرمی که روی یک خطاند. گاه درست روی خط، گاه کمی این سوتر و گاه کمی آن سوتر.
هریک از این آدمها چیزی از او میگویند: خاطرهای، توصیفی، زندگینامهای، اما کاوه دویده است و رفته است. باید این تصویرها و این نقطهها را به هم وصل کرد و به آن نقطۀ پایان رساند؛ به آن نقطهای که آغاز بودنی دیگر است. درست مثل نقطهنقطۀ قطرههای سرخ که روی برف ردی گذاشتهاند و دنبال کردنشان آدم را به او میرساند؛ نقطههای سرخ و گرمی که روی یک خطاند. گاه درست روی خط، گاه کمی این سوتر و گاه کمی آن سوتر.