دیگر آثار نویسنده
مثل نسیم (زندگی نامه داستانی شهید احسان حاجی حتم لو)
«سیداحسان را با تعدادی از بچه ها می گذاشتم یک اکیپ. تجهیزات را که به بچه ها می دادم وقتی می دید بعضی از وسیله ها ناقص است؛ همان ها را برمی داشت برای خودش و بهترها را بین بچه ها تقسیم می کرد.
یک وقت می دیدی نوک سرنیزه اش شکسته یا دسته اش شکسته و وقتی می خواهد باهاش کار کند کف دستش را اذیت می کند، می گفتم «خب سیدجان! چرا اینو برداشتی؟» می خندید و می گفت: «فرقی نداره، می خواد یکی دیگه برداره، من برمی دارم.»