دیگر آثار نویسنده
جانا (زندگی نامه داستانی شهید محرم ترک)
از آنجایی که شهید محرم ترک مربی تخریب و استاد دانشکده بوده و برای ماموریت های برون مرزی زیادی شرکت می کرده آخرین ماموریت برون مرزی خود را در میان نیروهای دفاع ملی سوریه و آموزش این نیروها سپری می کند و در همان جا به فیض شهادت نائل می آید. امان از روزی که به خانه می آمد و می دید فهمیه سرپاست و کار خانه کرده است. از نظر محرم فهیمه باید استراحت مطلق می کرد. نمی توانست ببیند فهیمه با آن حالش کار کند. فهیمه جرات نداشت ظرف بشورد، جارو کند و غذا بپزد. همه کارها را محرم انجام می داد. یک شب که از مهمانی برمی گشتند، دل دردی شدیدی گرفت و حالش بد شد. به خودش می پیچید و ناله می کرد. احساس بدی داشت. محرم دستپاچه شده بود. لباسش را به سرعت پوشید. اول رفتند دنبال مادر فهیمه بعد هم مطب دکتر. فهیمه که بد حال می شد، محرم تا چند روز حالش سر جایش نبود.
امان از روزی که به خانه میآمد و میدید فهیمه سرپاست و کارِ خانه کرده است. از نظر محرم فهیمه باید استراحت مطلق میکرد. نمیتوانست ببیند فهیمه با آن حالش کارکند. فهیمه جرئت نداشت ظرف بشوید، جارو کند و غذا بپزد. همه کارها را محرم انجام میداد. فهیمه که سهچهار ماهه بود، یک شب که از مهمانی برمیگشتند، دلدرد شدیدی گرفت و حالش بد شد. به خودش میپیچید و ناله میکرد. احساس بدی داشت. محرم دستپاچه شده بود. لباسش را به سرعت پوشید. اول رفتند دنبال مادر فهیمه بعد هم مطب دکتر. فهیمه که بدحال میشد، محرم تا چند روز حالش سر جایش نبود.