دیگر آثار نویسنده
گفت: «بیا سازمان پیش خودمون.»
گفتم: «مگه دیوونهام؟ کجا بیام؟ پول میدن؟ درست برخورد میکنن؟ چی داره اینجا؟ تو بیا بریم بیرون کار راه بندازیم.»
گفت: «من وایستادم اینجا رو درست کنم.»
هربار میرفتم نطنز، توی راهِ برگشت بغض میکردم، غربتی داشت آنجا.
گفت: «بیا سازمان پیش خودمون.»
گفتم: «مگه دیوونهام؟ کجا بیام؟ پول میدن؟ درست برخورد میکنن؟ چی داره اینجا؟ تو بیا بریم بیرون کار راه بندازیم.»
گفت: «من وایستادم اینجا رو درست کنم.»
هربار میرفتم نطنز، توی راهِ برگشت بغض میکردم، غربتی داشت آنجا.