علی رزمنده بود و رزمنده ساز. هر کسی از پس آموزش هایش
برنمی آمد، رزمنده می ساخت هر کدام یلی می شدند برای
خودشان. یک تنه حریف یک گردان.
توی بحبوحه پیروزی انقلاب، صف اول مبارزین بود و از همان
اوایل انقلاب برای مبارزه با متجاوزین به افغانستان رفت. چند
ماهی جنگید. همین که خبر شروع جنگ را شنید مستقیم
رفت جبهه. دافعه علی توی کردستان رعب و وحشتی انداخته
بود توی دل منافقین و جذبه اش توی سوسنگرد همه را گرد
وجودش جمع کرده بود.
یادگاران ۳۱ (علی تجلایی)