زمین گلی و خیلی لیز بود. هر چند قدم دو یا چند نفر نشسته بودند و ما را به جلو راهنمایی میکردند: بروی
هربار میرفتم نطنز، توی راهِ برگشت بغض میکردم، غربتی داشت آنجا.
و من سالهاست در دل دشمن هستم؛ نزدیکتر از هر کسی به دشمن.
« اسارت در هور» روایت دو خلبان هوانیروز است از عملیات بدر ؛ روایتی از سه روز اسارت .