فروشگاه اینترنتی روایت فتح

محصولات مرتبط

یادگاران ۳۴ (فرزند کشمیر - سیدقلبی حسین رضوی)
یادگاران ۳۳ (ابوجهاد - عماد مغنیه)
یادگاران ۳۲ (داوود دانایی)
یادگاران ۳۰ ( علی محمودوند)
یادگاران ۲۸ (سهراب عیسی پور)
یادگاران ۲۷ (علی اکبر ابوترابی)
یادگاران ۲۶ (حسن شفیع زاده)
یادگاران ۲۵ (حسن تهرانی مقدم)
یادگاران ۲۴ (غلام علی رجبی (جندقی)
یادگاران 23 کتاب غلامرضا رضایی
شابک :۹۷۸۶۰۰۳۳۰۲۶۹۳
نوبت چاپ :7
سال چاپ :1398
تعداد صفحات :112
وضعیت :انتشار یافته

دیگر آثار نویسنده

یادگاران ۶ کد کالا 180

(محمود کاوه)

نویسنده:
دسته بندی:
فروست :
کلمات کلیدی: یادگاران شهید کاوه شهید محمود کاه
قسمتی از کتاب

رفته بودیم کمین بزنیم. دیر رسیدیم. خودمان افتادیم توی کمین. شب تاریک تاریک بود. دیدیم در یک آن از دو طرف گلوله است که می‌آید. همه زمین‌گیر شدیم. صدای کاوه را می‌شنیدم. توی آن تاریکی یک سیاهی هم می‌دیدم که می‌دوید این‌طرف و آن‌طرف و داد می‌زد این طوری کن، آن طوری کن.
دیدم یک نارنجک تفنگی که معمولاً برای پاکسازی سنگر می‌زنند، کنارش منفجر شد. دو دستی زدم توی سرم. گفتم تکه‌تکه شد. دود و آتش که نشست، دیدم یک نفر دارد از آن میان، سرم داد می‌زند: «تو چرا نشسته‌ای؟ چرا اسلحه‌ات رو مثل چوب‌دستت گرفته‌ای و کاری نمی‌کنی؟»
صدایش را که شنیدم، از خوشی مُردم.