دیگر آثار نویسنده
(روایت چهل و ینچ روزۀ مقاومت در خرمشهر)
کتاب اشغال تصویر سیزدهم روایتی چند از مردان خرمشهر است روایت ای کوتاه از خرمشهر در آن روزها هنوز تا نوشتن داستان کامل آن ۴۵ روز راه درازی پیشه رو است
پشت جلد ؛
بهروز ،امروز چه روزیه ؟
-از صبح این همه کشته دادیم اونوقت نمیدونی چه روزیه ؟
-مگه چه روزیه ؟
-جدی نمیدونی؟
-نه خب .چیه مگه ؟
-عید قربان امروز .
مرتضی جا خورد . نگاه کرد به سمت ته خیابان .چشمهایش پر از اشک شد دیگر از بهروز هم خجالت نمیکشید .گذاشت اشکهایش راحت بیایند.
- خدایا میبینی به کجا رسیدهایم؟
ببین چقدر کشته دادهایم. ببین چه جور می جنگیم و هیچکس به فرد یادمون نمیرسه .تو یه فکری به حال ما بکن. تو که میدونی ما از شهر بیرون نمیریم