نویسنده: مریم شیدا
روایت داستانی اکبر عبدالله نژاد شهید امنیت از زبان همسر
175,000 تومان
از لابه لای زائران حرم میدیدمش چشم دوخته بود به عکس شهدایی که در غرفهای کنار باب الجواد زده بودند. دستش را میکشید روی عکسها و بعد میکشید روی صورتش. از سرخی گونه و بینیاش فهمیدم دارد گریه میکند. چشم چرخاندم سمت گنبد فیروزهای شاه چراغ
یا شاه چراغ میبینی چطور دل شوهرم رفته؟ این دیگه اکبر سابق نیست. با گذشتهاش فرق کرده.اکبر دوباره میخواد بره سراوان…
نویسنده: مریم شیدا
روایت داستانی اکبر عبدالله نژاد شهید امنیت از زبان همسر
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
انتشارات روایت فتح
راوی فتوحات انقلاب اسلامی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.